خدایا
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند ، سلام پادشاه !
یادم باشد وقتی آمدی راز بزرگی را به تو بگویم ، اینکه در نبودنت آسمان آبی نیست .
بی بهانه تو را مرور میکنم تا خاموشیم نشان فراموشیم نباشد .
دوست خوب پادشاه بی تاج و تختیست که بر دل حکومت میکند ، سلام پادشاه !
یادم باشد وقتی آمدی راز بزرگی را به تو بگویم ، اینکه در نبودنت آسمان آبی نیست .
بی بهانه تو را مرور میکنم تا خاموشیم نشان فراموشیم نباشد .
⭕️➕ الگوی زیبایی برای دیگران باش. سعی کن کسی که تو را می بیند، آرزو کند مثل تو باشد. از ایمان سخن نگو، بگذار از نوری که بر چهره داری، آن را احساس کنند. از عقیده نگو، بگذار با پایبندیِ تو آن را بپذیرند. از اخلاق برایشان نگو، بگذار آن را از طریق مشاهدۀ تو بپذیرند. از تعهد برایشان نگو، بگذار با دیدن تو، از حقیقت آن لذت ببرند. بگذار مردم با اعمال تو خوب بودن را بشناسند.
????????????????????????????????
???? معصیتها مثل آهن ربا و لقمه حرام مانند ذرّات آهن است، وقتی که انسان در وجودش لقمه حرام نباشد، میتواند از کنار معصیتها عبور کند و خود را نگه دارد، امّا وقتی که لقمة حرامی را خورد، از کنار معصیت که میگذرد، مجذوب آن میشود، این خاصیت درونی نان و لقمه حرام است.
آهن ربا، ذرّه آهن را هر کجا که باشد، به سمت خود میکشد. اگر یک مقدار پنبه را از کنار یک آهن ربا عبور دهید، آهن ربا کششی نسبت به پنبه ندارد، امّا اگر مقداری خرده آهن را درون پنبه قرار دهیم، در این حالت پنبه به سمت آهن ربا کشیده شده و جذب آن میشود.
در اینجا خود پنبه جذب نمیشود؛ بلکه برادههای آهنی که با خود آهن ربا هم جنس هستند، به سمت آن کشیده میشوند.
???? امّا لقمه صددرصد حلال که انسان کار صحیح درستی را انجام داده است و اجرت طیّب و صحیح و طاهری را در مقابل آن به انسان دادهاند؛ وقتی که این لقمه را انسان مصرف میکند، از کنار عبادات که میگذرد، عبادات او را جذب میکنند، از کنار امامزاده که میگذرد، به زیارت آن میل و گرایش پیدا میکند. میل و گرایش به مسجد، روضه و تربت شهدا پیدا میکند و این جزو خاصیت و ذات لقمهای است که از همه جهت حلال باشد.
هنگامی که انسان آن را مصرف میکند، در او نوری را ایجاد میکند. همه طاعات و عبادات، جذابیّت و گیرایی دارند؛ ولی همه آنها با لقمه حلال سنخیّت دارند، نه تنها با لقمه حلال، با مسکن و لباس حلال و امثال اینها هم سنخیّت دارند. در محلّی که از راه حلال به دست آوردهاید، موقع نماز که فرا میرسد، نسبت به نماز شوق و رغبت پیدا میکنید، امّا اگر از راه حرام به دست بیاید، وقتی که در آن محل غیبت انجام شود، نسبت به غیبت میل پیدا میکنید و قوه جلوگیری کم میشود. حلال و حرام وقتی مخلوط شود، طاعات و معصیت هم با هم مخلوط میشود.
???? منبع :
کتاب «پندها و اندرزها» – آیت الله حائری شیرازی
قرآن نوح عليهالسلام را به عنوان عبد شَكور (بنده بسيار شكرگزار) معرفى كرده است.(107)
امام سجاد عليهالسلام فرمود: مردم سه خصلت را از سه نفر آموختند، صبر و استقامت را از ايوب عليهالسلام، شكر و سپاس را از نوح عليهالسلام، و حسادت را از پسران يعقوب عليهالسلام.(108)
اينك در اين جا به داستان زير از كتاب مثنوى مولانا در مورد خشنودى نوح عليهالسلام به رضاى الهى و شكر او توجه كنيد:
پس از مناجات نوح عليهالسلام با پروردگار، در مورد هلاكت پسرش كنعان، خداوند به نوح عليهالسلام چنين پاسخ داد:
تو اى نوح، عزيز درگاه ما هستى، دلت را به خاطر كنعان نمىشكنم، بگذار تو را از حال او اطلاع دهم.
نوح: نه، نه! اگر خود مرا نيز غرق سازى و نابود كنى بنده تسليم توأم. خدايا! تسليم فرمانت هستم. هر لحظه بخواهى زندهام كن يا بميران، حكم و فرمانت جاى من است و من از اعماق جان خواسته تو را مىپذيرم و به آن خشنودم!
من در اين جهان جز جمال تو را نمىنگرم، و اگر هم چيزى را بنگرم از اين رو است كه چراغى فرا راه منظر تو است.
من عاشق آفريدههاى تو هستم، صابر و سپاسگزار خالص درگاهت مىباشم، من به وجود عينى مصنوعات عشق نمىورزم، بلكه آنها را كه آيينه جمال تواند مشاهده مىكنم كه بين اين دو فرق بسيار ظريفى است كه تنها اهل شهود آن را درك مىكنند.
گفت: اى نوح! اَر تو خواهى جمله را حشر گردانم بر آرم از ثَرى
بهر كنعانى دل تو نشكنم ليكت از احوال او آگه كنم
گفت: نى نى راضيم كه تو مرا هم كنى غرقه اگر بايد تو را
هر زمانه غرق مىكن من خوشم حكم تو جان است و چون جان مىكُشم
ننگرم كس را و گر هم بنگرم او بهانه باشد و تو منظرم
عاشق صُنع توأم در شكر و صبر عاشق مصنوع كى باشم چون گبر
عاشق صُنع خدا با فر بود عاشق مصنوع او كافر بود
در ميان اين دو فرقى بس خفى است خود شناسد آن كه در رؤيت صفى است(109)
#تسبيح
????همه ممكنات از نقص خود در حال فرارند وطالب كمال، وبه طرف كمالاتشان در حركتند واين فرار وطلب از شؤون حق وتجليات اوست (مكمّل، حق است) وهمين فرار از نقص امكانى، به طلب كمال مطلوب از خلقت، تسبيح فطرى وتنزيه اسماءاللّه است (كه مظاهر ذات صمدى حقند) از نقص امكان، واشيا افاضات اَسماءُ اللّهاند به آنها؛ يعنى اشيا مظاهر اَسماءُاللّهاند وتنزيه اسماء كه به وسيله كلّ اشيا: «إن من شىءٍ الا يسبح بحمده» انجام مىشود، تنزيه حضرت ذات است از نقص امكان، وتنزيه جان اشياست از اطاعت غير حق، كه سبب تقرّب به حق است.
♦️تذكر مهم: تمام اشياى طبيعى داراى دوجنبه هستند: يكى جهت عالم مُلك يا عالم شهادت وحسّ، ديگرى عالم ملكوت (عالم غيب وباطن ولاهوت، عالم اِله):
♦️از جهت عالم مُلك وطبيعت وناسوت تنها، صامتند وبىشعور، واز جهت عالم ملكوت، ناطقند به زبانى فصيحتر از نطق انسانى وداراى شعورند روشنتر ودقيقتر از شعور و ادراكات بشرى(39)
♦️ (فيه نظر، چون انسان را استعداد دوتولّد است وموجودات ديگر يك ولادتى هستند وشعور وشهود اعلى نصيب ولادت دوم است، پس انسان اشرف واعقل است).
♦️پس انسان برترين موجودى است كه با ولادت دوم وارد ملكوت آسمان و زمين مىشود؛ يعنى انسان وقتى از عالم حسّ سفر كرد و به عالَم مثال (كه برزخ بين عالم حسّ وعقل است) رسيد با انبيا واوليا وملائكه حشر پيدا مىكند وتسبيح اشيا را در عالم مثال با گوش جان مىشنود وهنگامى كه به عالم عقل مجرّد ارتقا يافت، اسرار عقلانى عالم را مىفهمد وتسبيح اشيا را به گوش عقلِ مُجَرَّدْ مىشنود. و وقتى از همه سفر كرد و اِلهى شد، از هواى نفس عبور كرده و از عقل اين سويى گذشته و به عالم اِله رسيده وسيرش در اسماءُ اللّه است ومتّصف به صفات اللّه ومُتخلّق به اخلاقِ اللّه شد، ديگر با چشم خدا مى بيند وبا سمع خدا مي شنود وبا اراده خدا كار مىكند، «وما رَميتَ إذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ اللّه رَمى»(40)
(39). تفسير بيان السعاده، ج 2، ص 443، ذيل آيه «ان من شيء الا يسبح بحمده».
(40). انفال (8) آيه 17.
????منبع : #اسرار_الصلاة يا معراج عشق
#استاد_مهدي_سمندري از شاگردان حضرت علامه حسن زاده املي روحي فداه
#داستانک
درد دل سوسک با خدا (زیبای کوچک)????????
گفت : کسی دوستم ندارد . می دانی که چه قدر سخت است ، این که کسی دوستت نداشته باشد ؟ تو برای دوست داشتن بود که جهان را ساختی . حتی تو هم بدون دوست داشتن …
????✨????????????????????✨????
خدا هیچ نگفت .
گفت : به پاهایم نگاه کن ! ببین چقدر چندش آور است . چشم ها را آزار می دهم .
دنیا را کثیف می کنم . آدم هایت از من می ترسند . مرا می کشند . برای این که زشتم . زشتی جرم من است .
خدا هیچ نگفت .
گفت : این دنیا فقط مال قشنگ هاست . مال گل ها و پروانه ها . مال قاصدک ها . مال من نیست.
خدا گفت : چرا ، مال تو هم هست .
????✨????????????????????✨????
خداگفت : دوست داشتن یک گل ، دوست داشتن یک پروانه یا قاصدک کار چندانی نیست .
اما دوست داشتن یک سوسک ، دوست داشتن ” تو ” کاری دشوار است .
دوست داشتن ، کاریست آموختنی و همه کس،رنج آموختن را نمی برد .
ببخش ، کسی را که تو را دوست ندارد ، زیرا که هنوز مومن نیست ، زیرا که هنوز دوست داشتن را نیاموخته ، او ابتدای راه است .
????✨????????????????????✨????
مومن دوست می دارد . همه را دوست می دارد . زیرا همه از من است و من زیبایم ، چشم های مومن جز زیبا نمی بیند . زشتی در چشم هاست . در این دایره ، هر چه که هست ، نیکوست .
آن که بین آفریده های من خط کشید شیطان بود . شیطان مسئول فاصله هاست .
حالا قشنگ کوچکم ! نزدیک تر بیا و غمگین نباش .
✨????إِنَّ فِي اِخْتِلاٰفِ اَللَّيْلِ وَ اَلنَّهٰارِ وَ مٰا خَلَقَ اَللّٰهُ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يَتَّقُونَ ????✨ ﴿۶﴾سوره یونس
???????? به راستى، در آمد و رفت شب و روز و آنچه خدا در آسمانها و زمین آفریده، براى مردمى که پروا دارند دلایلى [آشکار] است.????